بازی کردن کودکان

عوامل بسیاری می تواند در تعیین نوع بازی کودکان تاثیر داشته باشند، مهم ترین این عوامل عبارتند از سن، جنس، هوش و محیط.
کودک در هر سنی از دوران زندگی خود بازی خاصی را بیشتر می پسندد، برای مثال در روزهای اول تولد خویش و دوران نوزادی، کودک به لگد زدن و حرکت دادن دست و پا علاقه دارد. او از تولید صدا، باد انداختن در گلو و حرکت لبها لذت می برد. از لحاظ اجتماعی نیز کودک خردسال بیشترز بازی های انفرادی را ترجیح می دهد، پس از آن با همبازیهای خود به بازی موازی می پردازد.
یعنی در کنارهم بازی می کنند نه با همدیگر. تا این سنین کودک از به کارگیری حواس خود لذت می برد و با استفاده از حواس خود به تکرار می پردازد و حرکاتش از شکل ابتدایی آزمایش و خطا، به مهارت می رسد و این تکرار باعث می شود کودک بتواند به کارهای پیچیده تر دست بزند.
وقتی کودک 3-4  ساله شد، بیشتر به بازیهای ارتباطی روی می آورد و با کودکان دیگر بازی می کند، وسایل خود را به کودکان دیگر می دهد و تا حدی با آنها شریک می شود و به این طریق به بازی با همسالان خود می پردازد. ولی در این دوره کودکان نمی توانند تابع گروه شوند و از علایق خود به خاطر همبازیان دیگر چشم بپوشند. در این سنین واقعیات تغییر شکل پیدا می کنند و عناصر جدید به بازی کودکان وارد می شود. کودک در این مرحله تجربیات زندگی را تمرین می کند، مثلا با استفاده از بالش خانه می سازد. کودک با تکرار قواعد حاکم بر محیط و اجتماع روی آنها فکر می کند و بتدریج به درک آنها می پردازد.
پس از این سنین کودک به بازی مشترک با کودکان دیگر روی می آورد و با آنها در قالب یک گروه هدف مشترکی را دنبال می کند و به بازی گرهی می پردازد. اثرات بازی در این سنین تا آخر عمر باقی می ماند. کودک به بازی های تکامل یافته تری دست می زند. در این بازی هاه رقابت و قواعد خاص و جود دارند.
به مرور زمان وقتی کودک نمی تواند اسباب بازیها و عروسک ها را جاندار فرض کند، دیگر بازی با آنها جذابیت کافی نخواهد داشت و در نتیجه به بازیهایی مثل فوتبال، شطرنج و بازیهای پیچیده تر که نیازمند فعالیت بیشتری هستند، روی می آورد. در این سنین بازی های فکری پیچیده تر نیازهای فکری، روانی، جسمی و اجتماعی فر را بهتر برآورده می سازد.